عسلستان غزل
دوچایی ودوسه تا حبه قند لوطی چند
دو نخ رفاقت بی قیدو بندلوطی چند
یکی دو حلقه محبت برای دل بستن
میان اینهمه قداره بند لوطی چند
حیای گربه کجارفته در اگربازاست
کمی مرام کمی سرفه چند لوطی چند
رقیب طبل ودهل میزند که مااینیم
شب وسخاوت لوطی پسند لوطی چند
قدم به شرط ریا درمرام لوطی نیست
قدم به شرط دلی دردمندلوطی چند
کمین وخنجرتشنه .نگونمیدانی
همان که در دل شب میزنند لوطی چند
بیار من همه را میخرم به قیمت جان
که کوچه هابرهندازگزند لوطی چند
فشار واین همه فریادو دردسرسخت است
سه وعده شعر پراز آب قند لوطی چند
اسد نیکفال-فریاد
نوشته شده در شنبه 88/2/5ساعت
5:39 عصر توسط اسد نیک فال-فریاد نظرات ( ) |
Design By : Pichak |