به آقاي (...)و(امير) که هردو يک نفرند و هم من مي ميشناسم و هم آقاي نيکفال: شريک دزد و رفيق قافله.
بدبخت روزگار تو که اسم" آي پي" را درست نميداني و آپي مي نويسي چطور تخصص داري؟
ضمنن باهوش جان! کامنت به هيچ وجه من الوجود قابل رد يابي نيست.
ودر مورد من و يزداني را هم همه باور کردند و دارن از تعجب شاخ در مياورند خاک بر سر راستگوت.
راستي از انزلي چه خبر؟ رفيق گرمابه و گلستان آقاي رئيس!
خاک بر سر بي شعورت رفاقت من و آقاي نيکفال بيدي نيست که با اين بادها بلرزد.
دارم کيف ميکنم وقتي داري مي سوزي و دستت به جايي نمي رسه و ميخوايي با خراب کردن من خودتو بزرگ کني که نمي توني.
خاليق يازان خطي خلايق پوزا بيلمز/
الله کي بيرين ييخدي بشر قالخيزا بيلمز