تورکستانين آناسي ؛ ربيعه قادير خانيمي تانيييرسينيزمي؟
گـلـوي ملتهب آسمان مگر زخـــــمي ست؟
که چرک ميچکد از سرفه هاي باران زاش
دلم به بي کسي مـــــــــرد کوچه مي سوزد
که شرح ساده ي نامردمي ست واويـــلاش
سلام. سليس و روان و زيباست مثل هميشه. مخصوصا" دو بيت بالا. دست مريزاد.
هواي پرزدنم را نفــس نفـــس بلـعيـــــــــد
قفس که با پر وبالم بد است آب وهـــــواش
سالاملار-فريادت رسا
گوزل غزلدي.. اللره ساغليق
زنده باد غزلمرد ديار با بركت سبلان
كاري قشنگ و دلنشين
سلام اقاي نيكفال
زيبا بود
وزيبايش در روان بودن و روز بودن غزل موج ميزد
و همين را ميتوانم بگوييم كه لذت بردم
موج اعتراض لذت خواندن رو بيشتر كرده بود
بدرود
سلام جناب نيك فال .
لذت بردم .نيازي نيست كه تشريح كنم لذتم رو .
به واقع عرض مي كنم .شعر زيبايي خواندم.