• وبلاگ : عسلستان غزل
  • يادداشت : دريا در مرداب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام...احوال شما.

    از راهنماييهايي كه كرديد ممنون و متشكر.

    راستش نظر من اصلا انتقاد نسبت به شعراي خوب شما حالا چه به صورت مستقيم يا غير مستقيم نبوده...وشما رو تحسين مي كنم كه به همه مسايل توجه دارين و نابساماني ها رو در قالب شعر مي خواهيد گوشزد كنيد...و من هم اينو از شعراي شما مي فهمم و واسه همينه كه از شعراي شما بخاطر ادغام حس و زيركي و تيزبينيتون خوشم مياد و الحق جاي تحسين داره...ولي چه كنم كه بنده ي حقير حتي داخل نظرام دوست دارم هر چيز غم انگيزي رو به صورت اميدي تازه تعبير كنم كه شعراي شما از اين باب هم برام مفيده و كمكم مي كنه...راستش تو اين اجتماع انساني حتي خود منم اون گوسفند پا بسته اي بودم كه قرباني خنجر قصابهاي انسان نما شده ام و تو خيلي از املاهام مردود شدم..ولي بنا به طبع دوست دارم با كمك دريافتهايي كه دارم حالا چه نوشته ، چه شعر، و روابط ديگر يه نوعي تمرين زيبا ديدن كنم و از نابساماني هم غافل نشم...كه شعراي شما هم اين كمك رو به من مي كنه.منم تو دلم خيلي نوشته هاي حزن انگيز و غمگين دارم كه بعضاش روي ورق حك شده و زماني شايد داخل وبلاگ هم نوشتمشون و اون موقع هم شايد شما نقش منو بازي كنيد و براي همدلي و همدردي از اميد بنويسيد و اين خاصيت آدماست... پس من منظورم اصلا انتقاد نبوده و شعراتون رو بازم تحسين مي كنم.

    شاد و موفق باشيد.