شبيه يک خوره افتاده توي کامپيوترکامنتهاي خصوصي توي وبلاگت
با "آخرين ستگر سکوته" بروزم و منتظرتون
سلامـو باز ممنــــــون ..و شرمنـــــــده دير ميام ...مرسي از غــــــــزل زيبايتان ....
سلام بر فرياد گرامي
غزلي زيبا و در خور بود
از آن کارهاي که مختص فرياد است و بس
زنده باشي
در قماري که نام حسرت داشت
خون دل بود هر چه ما برديم
سلام
گوزل غزله قوناق اولدوم گئج گلدييم اوچون دونه -دونه اوخودوم
ياشياسيز
با کمي درد دل و يک غزل چشم انتظارم
يا عشق
ممنون از لطفتون
باز هم مثل هميشه زيبا بود
سلام و خسته نباشيد
به نظرم تناقضاتي در شعرتون وجود داره
مثلا در مصرع دوم " خم به ابروز خود نياورديم" با ايستاده مردن را آرزو کردن در تناقضه . يعني اگه خمي به ابرو نياوردين يعني خيلي مردانه مرديد و در واقع ايستاده .
شعرتان تصاوير زيبا و بديعي دارد
موفق باشين
مثل گذشته مي درخشيد
ما را هم در ياب و سري به محفل الکتريکي من بزن