سورما
گون آغارينجا بوينوم بوکولور
دالاريم اوزاقلارا گؤنلوم سيخيلير
سورما نه حالده ييم
سورما کدرده ييم
سورما يانقينلارداييم زامان زامان
سورما اوتانيريم
سورما سؤيله يه مم
سورما نؤبتلرده ييم باشيم دومان
آه بو يانقين مني اؤلدورويور ياواش ياواش
قور قور آتشلر يانييور ايچيمده
عشقي مني کول ائدييور…
زکي مورئن
سلام عزيز
شعر ترکيب دوري و قشنگِي داشت
با غزلي ديگر از نفس نفس منتظرم...هميشه نويسا باشيد
وبلاگت فوق العادست دايي
موفق باشي
سلام و ممنون از حضور گرم شما
منزوي يکه تاز عرصه ي غزل بوده و هست و تا هميشه خواهد بود! و با بسياري از مدعيان غزل ايران فرسنگ ها فاصله داره!
راستي يک اعتراف: کلي کار دارم! براي همين داشتم با عجله کامنت رو مي نوشتم که زود برم که يک لحظه چشمم خورد به بيت "شانه به شانه سر به سر هم گذاشتيم..." و زيبايي آن وادارم که کرد که چند بار غزل زيباتون رو بخونم!!
موفق باشيد و شاعر بمانيد!
سپاس گرامي
سپاس فراوان...
دير نيست هر زمان مي آمديد،
پوزش براي اشتباه بودن آدرسم.