• وبلاگ : عسلستان غزل
  • يادداشت : اما نشد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام.

    چيه پسر غصه چي رو مي خوري... بازم مجيد مظفري به ( دير ) رسيد.

    مسافر هم يه آرزوهايي داشته كه حتي به دير رسيدنش هم قانع بوده و وصالش شيرين... اما نشده... بعضي موقعها دير شدن هم يه آرزوه.

    قدر شدني ها رو بدون حتي اگه ديگه آرزو نباشه.

    شاد باشي.

    سلام.

    اگه اين شعره مال خيلي وقت پيشاست پس نشدش هم مال اون موقعهاست.

    اميدوارم كه اين نشدها الان تبديل به شد شده باشه.

    گويمت كه نشدها روزي شد مي شود باور بكن.

    گفتنت از (احساس) عشق را معنا مي شود دلت غمگين مكن.

    شاد باشي و موفق.

    سلام

    جدا عالي بود

    قدر خودت و احساسي رُ كه داري رُ بدون....

    گفتم آن ياري که وصلت را معما کرد و رفت

    خود کليد اين معما ميشود اما نشد

    گفتم ار فرياد من روزي رسد بر گوش او

    خسته از تکرار اما ميشود امانشد

    شاد باشي

    تا بعد